بررسی مقادیر تجارت خارجی ایران طی دهماهه نخست سال 92 نشان میدهد که ارزش صادرات غیرنفتی ایران تا آخر دیماه 92 به مبلغ 25.3 میلیارد دلار رسیده است. با عنایت به وزن کالاهای صادراتی در این مدت بهمیزان 64.7 میلیون تن، هر کیلوگرم کالای صادراتی کشور در این مدت، با بهای 39 سنت بهازای هر کیلوگرم به سایر کشورهای جهان صادرت شده است. همچنین ارزش کالاهای وارداتی ایران در مدت مزبور، بالغ بر 37.6 میلیارد دلار بوده است. هر کیلوگرم کالای وارداتی ایران در این مدت با بهای 1.47 دلار تامین شده است. براین اساس، کل تجارت خارجی کشور در این مدت، معادل 62.9 میلیارد دلار بوده که بهطور متوسط با بهای 70 سنت مبادله شده است. این مساله بهسبب تراز تجاری منفی ایران با کشورهای جهان بهمیزان 12.3 میلیارد دلار بوده است.
درحالیکه وزن کالاهای صادراتی کشور 2.5 برابر وزن کالاهای وارداتی دهماهه نخست سال 92 بوده، اما بهدلیل آنکه متوسط بهای کالاهای وارداتی 3.76 برابر متوسط بهای کالاهای صادراتی کشور بوده، هر واحد کالای صادرات ایران توانسته تنها ارز مورد نیاز برای ورود 0.67 واحد واردات را تامین نماید.
شرکای تجاری - چین مهمترین مقصد کالاهای صادراتی ایران بوده است و ایران 23.4 درصد از کل صادرات غیرنفتی خود در این مدت را به بازار این کشور فروخته است. کشورهای عراق و امارات بهترتیب با سهمی 18.96 و 11.3 درصدی در مقامهای دوم و سوم مهمترین مقاصد صادراتی ایران قرار گرفتهاند تا مجموع صادرات ایران به این سه کشور بیش از نیمی (53.7 درصد) از کل صادرات کشور را شامل گردد. با منظور نمودن سهم کشورهای چهارم تا دهم اصلیترین بازازهای هدف ایران در دهماهه نخست سال 92 شامل هند، افغانستان، ترکیه، ترکمنستان، پاکستان، مصر و آذربایجان ملاحظه میشود که 83.5 درصد از کل صادرات فقط به بازار ده کشور فروخته شده است. همانگونه که ملاحظه میشود عمده صادرات ایران به کشورهای آسیایی صورت پذیرفته و کشورهای سایر قارههای سهمی بسیار اندک در این خصوص داشتهاند.
درطرف مقابل، امارات با سهمی 20.2 درصدی، بزرگترین مبدا تامین واردات ایران از سایر کشورها بوده است. این کشور یک کشور صادرکننده مجدد است و توانسته سهم بالایی را در تامین واردات ایران در دورههای مختلف را در اختیار گیرد. این کشور بهانضمام چین و هند که بهترتیب 19.5 و 8.8 درصد از واردات ایران سهم داشتهاند، در مجموع 48.5 درصد از کل نیاز وارداتی ایران در این مدت را برآورده نمودهاند. افزودن سهم کرهجنوبی، ترکیه، سوئیس، آلمان، سایر کشورهای جهان، هلند و انگلستان به سهم کشورهای فوق نشان میدهد که 81 درصد از کل واردات ایران تنها از ده کشور خریداری شده است.
اقلام تجاری - مهمترین کالاهای صادراتی کشور طی دهماهه نخست سال جاری شامل سنگ آهن، پروپان مایعشده و اوره بودهاند. این محصولات به ترتیب 4.4، 3.9 و 3.6 و در مجموع 11.8 درصد از کل صادرات کشور را شامل میشدهاند. در صورتیکه صادرات قیرنفت، متانول، بوتان مایعشده، پلیاتیلن گرید فیلم، سیمان پورتلند، پسته و سایر گازهای نفتی وهیدروکربورهای گازی شکل مایع شده را که بهترتیب 3.6، 3.6، 3.1، 3.0، 2.9، 2.2 و 2.1 درص از ارزش صادرات ایران به کشورهای جهان را شامل میشدند را نیز در نظر بگیریم، ملاحظه میشود که تنها ده قلم کالایی قریب به یکسوم (32.3) درصد از ارزش کل صادرات کشور در این دوره را شامل میشدهاند.
در سوی دیگر، برنج نیمهسفیدشده با سهمی 5.1 درصد از ارزش واردات کشور، مهمترین قلم کالای وارداتی ایران در این مدت بوده است. کنجاله، ذرت دامی و گندم با سهمی 3.8، 2.7 و 2.7 درصدی دیگر کالاهای مهم وارداتی کشور در این دوره زمانی بودهاند. با درنظر گرفتن سهم واردات وسایل نقلیه، سایر کالاها، روغن خام سویا، سایر مکمل های دارویی، شکر تصفیه نشده و ماژول نمایشگر که بهترتیب 2.4، 2.4، 1.8، 1.7، 1.6 و 1.5 درصد از ارزش کل واردات کشور را شامل میشدند، ملاحظه میشود که این ده قلم کالایی بهتنهایی یک چهارم (25.8 درصد) از واردات کشور در این دوره را به خود اختصاص دادهاند.
نتایج
تمرکز کشور در واردات از کشورهایی محدود و صادرات به کشورهایی محدودتر، انزوای روزافزون ایران در بازارهای جهانی را به نمایش میگذارد که تداوم میراث باقیمانده از دولت سابق میباشد.
در عین حال تنوع کالای تجاری نیز بسیار اندک بوده و در هر دو سوی صادرات و واردات به سمت کالاهای خام، اولیه و بهویژه در واردات بهسوی کالاهای اساسی و کشاورزی جهتگیری شده است. در صادرات مجبور هستیم کالاهای اولیه را به کشورهای محدودی که خریدار این اقلام هستند، ارسال نماییم. در طرف واردات نیز عموما بدون داشتن قدرت چانهزنی مجبور به واردات تهاتری کالاهایی هستیم که این کشورها در صدور آنها از مزیت برخوردارند و یا در سایر کشورها بازاری برای آنها ندارند.
این افتوخیزها در صادرات و واردات کشور، نه بهدلیل تاثیرگذاری سیاستهای اقتصادی دولت بر این رویداد بوده، بلکه عمدتا بهدلیل افزایش و استمرار دامنه تحریمها بههمراه کاهش ارزش پول ملی و افزایش نرخ ارز که خود نشات گرفته از گسترش تحریمهاست، بوده است. ضمنآنکه کمتر بودن ارزش صادرات نسبت به واردات، علیرغم افزایش نرخ ارز نسبت به گذشته را میتوان نشات گرفته از قرار نگرفتن ایران در جایگاهی مناسب در زنجیره ارزش تولید جهانی، گستره فضای نامناسب کسبوکار داخلی و بینالمللی کشور، افزایش هزینه تولید به تبع افزایش نرخ تورم و کاهش توان رقابت محصولات ایرانی با سایر کشورها که بخش مهمی از اینها بهسبب گستره تحریمها بهوجود آمده، هزینههای مبادله ایرانی را افزایش داده و بازار هدف آنها را محدود نموده است.
نکته قابل تامل دیگر آنکه، متوسط قیمت کالاهای وارداتی ایران بسیار بیشتر از متوسط قیمت کالاهای صادراتی کشور است که عمدتا بهَدلیل آن است که در صادرات ایران، کالاهای اولیه و فرآوری نشده یا دارای ارزش افزوده پایین سهمی بیشتر از کل صادرات غیرنفتی را دارند، اما در بخش واردات کالاهای ساختهشده و دارای ارزش افزوده بالاتر سهم بیشتری در کل واردات کشور دارند. ضمنانکه بهسبب کاهش قدرت چانهزنی ایران در بازارهای جهانی برای تامین نیازهای کالاییش و الزام کشورهای مقابل، بهویژه چین و هند، به صادرات کالا به ایران حتی با قیمتی گرانتر از قیمت جهانی روی داده است که عمدتا نشاتگرفته از وضعیت تحریمی کشور در این دوره بوده است. همچنین کاهش قیمت کالای صادراتی درمقابل افزایش قیمت کالاهای وارداتی نیز، بهمفهوم کاهش رابطه مبادله به زیان محصولات ایرانی است و درواقع نشان میدهد که ایران بازار محصولات باارزش صادراتی خود را از دست میدهد. درعینحال صادرات عمدتا بر فروش کالاهای پرحجم و کم ارزش یا بهعبارت دیگر، صدور کالاهای با ارزش افزوده پایین مبتنی شده است.
محمد رضا عابدین مقانکی
استادیار موسسه مطالعات و پژوهشهای بازرگانی