بسیاری از ما با شنیدن نام غلام عباس سلیمانی ناخدا برند کاله و محصولات لبنی مختلفی را به ذهن می آوریم، از بستنی های مختلف گرفته تا ماست سون و...؛ ورود سلیمانی به صنایع لبنی و راه اندازی کارخانه هایی مانند آمل و کاله از سال 1369 اتفاق افتاد.
غلام علی سلیمانی متولد 25 خرداد سال 1325 در شهر آمل است و 6 ماه دیگر 70ساله می شود. او در يك خانواده مذهبي و پر جمعیت با سه برادر و سه خواهر بزرگ شده است. پدرش وكيل دادگستري بود و مادرش چهار كلاس درس خوانده بود.او دوران دبستان و دبیرستان را در آمل شهری که حالا به یکی از مراکز اصلی فعالیت های صنعتی اش تبدیل شده درس خواند و بعد به تهران آمد تا در کنکور دانشگاه شرکت کند اما دو سال پشت کنکور ماند تا وارد دانشگاه ملی (شهید بهشتی کنونی)شود و ریاضی بخواند؛ رشته ای که درباره آن خودش می گوید:« دو خاصيت دارد، اول اين كه سلولهاي مغزي آدم را باز ميكند و دوم اینکه آدم مي داند كه چه راهي را بايد برود.»
سلیمانی برای تجربه استقلال مالی، تامین بخشی از مخارج زندگی و البته علاقه به تجریه کسب و کار از سال دوم دانشگاه به گفته خود کار را شروع کرد و شهریه دانشگاه و هزینه های زندگش اش را پرداخت می کرد؛ اتفاقی که حتی موجب ناراحتی پدرش شد و یک سال با او قهر کرد. « پدرم مخالف بود. ميگفت آدم بايد عالم باشد. بايد درس بخواند. چون خودش عاشق درسخواندن بود. اما من اعتقاد نداشتم كه آدم بايد فقط درس بخواند. ميگفتم آدم بايد زندگي كند. براي زندگي علاوه بر اينكه نياز به فكر و عقل هست، نياز به پول هم هست. براي بهدستآوردن پول هم بايد كار كرد. »
بعد از تحصیل غلام علی راهی خدمت سربازی شد و همزمان در دانش سرا هم درس می داد و تدریس خصوصی هم می کرد البته آن چه ذهنش را درگیر کرده بود این بود که کاری برای خودش راه بیندازد، رویایی که از کودکی در سر داشت. در گفت و گویی که روی سایت شرکتش جای گرفته، در این باره گفته: « از كلاس هشت و نه به اين فكر بودم كه بايد كار آزاد داشته باشم. آن موقع به همكلاسيهايم كه الان بعضي از آنها همكاران من هستند مي گفتم ما می توانيم با دوهزار تومان يك تاكسي بخريم و در شهر آمل باهم كار كنيم. آن موقع ميتوانستيم اينكار را بكنيم. بهويژه اينكه يكي از دوستانم وضع خوبي داشت و ميتوانست اين پول را فراهم كند. اما همكلاسيهايم به من ميخنديدند و ميگفتند تو خل شدي. بعد در دانشگاه هم به اين فكر ميكردم كه بايد كار كنم. با اينكه در خانواده مرفه بزرگ شده بودم، اما مرتب به اين فكر ميكردم كه بايد كسبوكار راه بيندازم.»
از تجارت تا کارخانه همبرگرزنی
باتوجه به این نگاه؛ غلام عباس سلیمانی با پایان سربازی در سال 1352 به فکر راه اندازی شرکت خود افتاد و در اولین گام در زمینه صادرات و واردات فعالیتش را شروع کرد و حدود 3 سال در کار تجارت بود که البته خود می گوید موفقیت زیادی را در آن کسب نکرد اگرچه که درس های بسیاری از آن گرفت و شاید مسیر اصلی زندگی اش در همین دوره تعیین کرد. او در گفت و گو با سایت Business Yearگفت: « نماینده برخی از کارخانه های خارجی بودم و مشغول فعالیت های گوناگونی در زمینه های مختلف مانند صنایع مواد غذایی، ماشین آلات کشاورزی، محصولات کشاورزی، شوینده و... در آن زمان تلاش داشتم که حوزه های متنوعی از تجارت را ارزیابی کنم تا متوجه شوم که کدام یک دارای مزایای رقابتی است و می تواند برای من فرصتی برای رشد و موفقیت به ارمغان آورد.»
او در جریان همین کارها با شرکت کالباس سازی گیلان آشنا شد و باتوجه به پشتکار، هوش و البته جدیت در کار با پیشنهاد پخش سوسیس و کالباس برای این شرکت مواجه شد و بعد از پذیرش کار برای توسعه شرکتش ساختمانی را که متعلق به خواهرش بود به قیمت ماهی 20 تومان اجاره کردو از سال 1356 رسما وارد صنایع غذایی شد و خیلی زود باتوجه به جدیت و خلاقیتش موفقیت های بسیاری به دست آورد و ظرف دو ماه به گفته خود تولید کارخانه با رشدی سه برابری رو به رو شد. « قبلا هر روز چهار تن تولید در کارخانه داشتند اما ما چهارتن را تبدیل به دوازده تن کردیم، قبل از شروع کار ما یک وانت جنس تحویل می داند که یک هفته ای بفروشیم ولی ما کاری کردیم که هر روز یک کامیون جنس می آمد و ما می فروختیم.» البته این همکاری خیلی ادامه پیدا نکرد ولی ابتکارات و افزایش فروش کارخانه سویس و کالباس گیلان باعث شد تا نام سلیمانی بین هم صنفی هایش بر سر زبان ها بیفتد و او با پیشنهادهای جدیدی مواجه شود که یکی از آن ها برای کارخانه میکایلیان بود؛ سلیمانی کار در این کارخانه را شروع کرد اما به دلیل اختلاف های داخلی و مدیریتی مسئول کارخانه با یکی از شرکا همکاری سلیمانی با کارخانه میکایلیان طولانی نشد؛ خود در مصاحبه ای گفته شریک میکایلیان گفته بود این آقایی که با این جدیت کار می کند دو روز دیگر صاحب این کارخانه خواهد شد.
این تحولات در زندگی سلیمانی همزمان با دوران پیروزی انقلاب بود؛ دورانی که او برای گذران زندگی بیشتر از راه تدریس خصوصی درآمد کسب می کرد تا اینکه یکی از مشتری های سابقش که برای او دستگاه همبرگر زنی وارد کرده بود با او تماس گرفت و از سلیمانی خواست تا دستگاه ها را برایش بفروشد؛ این جا بود که او تصمیم گرفت با خرید یک چرخ گوشت و استفاده از دستگاه ها، تولید همبرگر را در همان دفتر شرکتش شروع کند و با کمک همکارانش در شرکت پخشی که قبلا تشکیل داده بود، آن ها را توزیع کند. « با آدم هايي كه در اين زمينه كار كرده بودند صحبت كردم و از آن ها خواستم همبرگرسازي را يادم بدهند. روز اول از صبح ساعت شش تا شب ساعت دوازده، به كمك چهار كارگر، 197 عدد همبرگر زديم.»
شروع تولید همبرگر و استقبال از محصولاتشان باعث شد تا سلیمانی به فکر راه اندازی کارخانه تولید محصولات گوشتی از جمله سوسیس و کالباس بیفتد؛ کارخانه دمس که در سال 1358 در شیراز راه اندازی شد. در مصاحبه ای در این باره گفته: « مجوز گرفتيم و با يكي از دوستانم كه تجربه كار در شرکتهاي پيچك و يكويك را داشت صحبت كردم و از او خواستم با ما كار كند. گفتم هر چه پيچك به تو پول ميدهد من 25درصد بيشتر مي دهم بيا با من كار كن.... من آنجا نماينده پخشي داشتم که با او تماس گرفتم و گفتم شما جايي سراغ نداريد كه براي ما اجاره كنيد من ميخواهم شيراز كارخانه بزنم. گفت من خودم يك جايي دارم، من و شريكم رفتيم و محل را ديديم. خلاصه قرار شد كه به اندازه اجاره قانوني محل به پخشكننده شيرازي سهام بدهيم. ماشينها را برداشتيم و آن دوستم را هم كه تجربه كار و توليد در دو كارخانه را داشت مدير توليد کرديم. حالا كارخانه آماده بود، اما پولي نداشتيم كه گوشت بخريم و ماشينها را راه بيندازيم. از هر كه ميشناختم پول قرض گرفتم و گوشت خريدم. فردي از نزديكان ميكائيليان در كارخانهاش كار ميكرد. به او گفتم تو در سوسيس و كالباسسازي استادي من ميخواهم بيايي شيراز و اين كاري را كه بلدي به ما ياد بدهي، قبول كرد.»
پس از این و باتوجه به موفقیت او تصمیم گرفت دومین واحد تولید محصولات گوشتی را با نام سولیکو در سال 59 راه اندازی کند و بعد از آن کارخانه تولید فرآورده های گوشتی آمل در سال 61 افتتاح شد. در کنار این ها سلیمانی تصمیم گرفت در جنوب کشور و در شهر بوشهر هم واحدهایی برای تولید محصولات شیلات و گوشت ماهی در سال 62 و 63 تاسیس کند. البته به همه این ها باید فعالیت هایی در حوزه صادرات فرش، چرم و... و راه اندازی کارخانه تولید فرآورده های گوشتی در سال 69 در کرمانشاه را هم اضافه کرد.
ورودی به صنایع لبنی
بسیاری از ما با شنیدن نام غلام عباس سلیمانی ناخدا برند کاله و محصولات لبنی مختلفی را به ذهن می آوریم، از بستنی های مختلف گرفته تا ماست سون و...؛ ورود سلیمانی به صنایع لبنی و راه اندازی کارخانه هایی مانند آمل و کاله از سال 1369 اتفاق افتاد. سیلمانی گفته کار را با سه لیتر شیر در روز شروع کرده و حالا به هزار تن رسیده است. « ميخواستم كارخانه لبني آمل را راه بيندازم. از وزير وقت درخواست ارز براي واردكردن ماشينآلات كردم. اما نپذيرفتند. اين موضوع مرا نااميد نكرد. با ارز آزاد ماشينهاي دستدوم خريدم و كارم را راه انداختم. يك روز همان آقاي وزير كارخانهدارها را جمع كرد تا نسبت به ارزي كه از دولت گرفته بودند پاسخگو باشند. من يك كارتن همراه خودم به جلسه برده بودم. وقتي نوبت به من رسيد كارتن را باز كردم و انواع پنيري را كه توليد كرده بوديم به او نشان دادم؛ انواع پنیر، پرسيد اينها چيست؟ گفتم مگر نميخواهيد پنير توليد كنيد. من بدون ارز دولتي اين پنيرها را توليد كردهام. اين آدم يك مرتبه رنگورويش عوض شد. اخلاقش عوض شد و گفت آقايان من فردي مثل او ميخواهم. گفتم شما ارز را به اينها داديد، كار را از من ميخواهيد؟ گفت چه ميخواهيد؟ گفتم ارز، مجوز، به من دويستهزار دلار بدهيد كه اين سه ماشيني كه احتياج دارم بياورم.» او همچنین شرکت کاله که 14 هکتار وسعت دارد را در سال 1370 راه اندازی کرد و اکنون به عنوان بزرگ ترین شرکت حوزه صنایع لبنی کشور شناخته می شود.
سلیمانی برای توزیع و پخش محصولات شرکت های زیر مجموعه خود شبکه مویرگی راه اندازی کرده است که از شمالی ترین نقطه کشور تا جنوبی ترین نقاط را پوشش می دهد، این شرکت 24 مرکز در کل ایران دارد که فروش مستقیم را به مغازههای خرده فروشی و سوپرمارکت ها برعهده دارد و این مراکز به بیش از 70000 مغازه خرده فروش در کل ایران سرویس می دهند.
او در مصاحبه با سایتBusiness Yearگفت:« زمانی که من شروع به تولید در آمل کردم، هدف فروش من بندر عباس بود. شهری در جنوب ایران با مسافتی در حدود 1000 کیلومتر. ما مشتریانی در روستاها، هایپرمارکتها، سوپرمارکتها، عمده فروشیها، مدارس، هتلها، رستورانها و کافی شاپها، بیمارستانها، موسسات و قنادیها داریم، برای هر کدام یک تیم در حال فعالیت هستند. قبل از این که مشغول کار کردن با عمده فروشیها باشیم، ما در حال انجام فروش مستقیم به سوپرمارکتها هستیم. بنابراین این راهی برای ایجاد تعادل است.»
فوت مدیریتی و خلاقیت
غلام عباس سلیمانی اصول مدیریت ویژه ای دارد و شاید همین قاعده خاص هم باعث شده است تا او در طول این سال ها به موفقیت های بسیاری دست یابد و واحدهای تولیدی و کارخانه های متعددی راه اندازی کند و چندین هزار نفر در مجموعه هایش مشغول به کار باشند. او درباره نگاه مدیریتیش در جایی گفته:« شركتها را بر اساس سيستمهاي مديريتي نوين اداره ميكنم. يعني ميگويم در اعضاي هياتمديره بايد يك فرد آشنا به امور مالي، فردي آشنا به بازاريابي يا توليد وجود داشته باشد. خودم هم هستم. آنها هركدام يك راي دارند، خودم دو راي. آنها را از بين نيروهاي جوان استخدام ميكنم. همهجا كنار آدمهاي قديمي يك آدم جديد استخدام ميكنم که 99 درصد آنها فوقليسانس هستند و از دانشگاههاي معتبر فارغالتحصيل شدهاند. چون ميخواهم از تركيب تجربه قديميها و علم جديد بهرهوري خوبي داشته باشم.»
سلیمانی در کار جدی است و تنها به موفقیت فکر می کند و خود را با همه شرایط سخت منطبق می کند، خود در گفت و گویی در این باره گفته کهبه هر حال من با هر سازي كه بزنند ميرقصم تا بتوانم مشكلم را حل كنم. هدف دارم و هدفم ايجاد كار است. ايجاد صنعت است. اما باوجود پشتکار و جدیت در کار اگر کسی به دنبال فوت جادویی سلیمانی برای رسیدن به موفقیت باشد؛ حتما باید آن را در «ذهن خلاق و نوآوری» در تولید محصولاتش دنبال کند؛ بسیاری از اولین ها در تولید محصولات لبنی و غذایی در سال های گذشته تولیدات کارخانه های او بوده اند.
سلیمانی در مصاحبه ای درباره آینده شرکت هایش گفته: « روش من مثل دوی چهارصد متر است، صد متر اول را ما رفتيم، براي صد متر دوم كار را به مديران جوان سپرديم و آنها هم بايد صد متر سوم كار را به ديگران بسپرند. من دنبال نوآوري و تاسيس شركتهاي جديد هستم.»
منبع: آینده نگر